سلام یک دختر ۱۷ ساله هستم من معتاد خوندن رمان شدم از حدودا ۱۱ سالگی شروع کردم و الآن تو منجلابش افتادم به تازگی حدود دو سال هست که اکثرا یا می شه گفت همه رمان های که می خونم صحنه دار هست یعنی نباشه نمی خونم اوضاعم خیلی بده می تونید حدس بزنید تاثیرات این مدل رمان ها و تو این سن وقتی آدم مجرده بخونه از نگاه کنترل نشده تا تنهایی در خانه واقعاً پشیمونم نمازم نمی خونم اما از اون دنیا می ترسم کنار این ها از آینده هم می ترسم از توقعاتی که تو ناخودآگاه ذهنم از خیلی وقته در حال رشد هست احساس گناه می کنم وقتی پیش عزیزانم ذهنم منحرف می شه احساس گناه سر تا پام رو می گیره خیلی سعی می کنم کنترل کنم ذهنم رو اما خیلی سخته لطفا شما که از من بزرگترید نظرتون رو بگید بگید چه کار کنم درست بشم خیلی بچه م واسه ذهن مریض خانواده برتر

آنهایی که با فیلترینگ مخالفند چرا اجازه نمی دهند فرزندانشان با هر کسی و ناکسی رفت و آمد داشته باشد و سعی می کنند روابط فرزندان را آنگونه که به صلاح آنهاست مدیریت کنند؟ آنهایی که با فیلترینگ مخالفند چرا بر روی درب خانهی خود قفل نصب می کنند و با نصب قفل، تنها اجازهی ورود افراد خاصی را به خانه می دهند؟ آنهایی که با فیلترینگ مخالفند چرا برای گوشی خود رمز می گذارند و اجازه نمی دهند دیگران از محتویات گوشی آنها یک نسخه بردارند و برای خود نگه دارند؟ ❌جالب است ما در زندگی خود انواع و اقسام اعمال محدودیتها در دسترسی فیلترینگ را انجام می دهیم اما تا به فضای مجازی می رسیم به یک باره روشنفکر شده و معتقدیم باید فضا را باز گذاشت و افراد را با فرهنگسازی آگاه کرد که چگونه خوب و بد را مخصوصا در برنامههای تحت تسلط دشمن تشخیص دهند
آخرین جستجو ها