سلام 

یک دختر ۱۷ ساله هستم 
من معتاد خوندن رمان شدم از حدودا ۱۱ سالگی شروع کردم و الآن تو منجلابش افتادم
به تازگی حدود دو سال هست که اکثرا یا می شه گفت همه رمان های که می خونم صحنه دار هست یعنی نباشه نمی خونم
اوضاعم خیلی بده می تونید حدس بزنید تاثیرات این مدل رمان ها و تو این سن وقتی آدم مجرده بخونه
از نگاه کنترل نشده تا تنهایی در خانه
واقعاً پشیمونم نمازم نمی خونم اما از اون دنیا می ترسم کنار این ها از آینده هم می ترسم از توقعاتی که تو ناخودآگاه ذهنم از خیلی وقته در حال رشد هست احساس گناه می کنم وقتی پیش عزیزانم ذهنم منحرف می شه
احساس گناه سر تا پام رو می گیره خیلی سعی می کنم کنترل کنم ذهنم رو اما خیلی سخته
لطفا شما که از من بزرگترید نظرتون رو بگید بگید چه کار کنم درست بشم خیلی بچه م واسه ذهن مریض


خانواده برتر

دختر گیر افتاده در منجلاب رمان

مقاله مسعود پزشکیان در روزنامه تهران تایمز و اشاره‌ای به ترور سردار شهید سلیمانی

مخالفین فیلترینگ چرا اجازه نمی دهند فرزندانشان با هر کسی و ناکسی رفت و آمد داشته باشد؟

خیلی ,رمان ,ذهنم
مشخصات
آخرین جستجو ها